سائل

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

سائل

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

  • ۰
  • ۰

تقدیم به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام

اوضاع زندان سخت و بدتر شد
تا وضع جسمش مثل مادر شد

هر روز ضرب سیلی و شلّاق
افطاریِ موسی بن جعفر شد

او خطّ ثلثی ناب و موزون بود
صد حیف ، کوفیِ مُکسّر شد

از حرف های زشتِ زندان بان
آئینه ی قلبش مُکدّر شد

با ناسزاهایی که می گفتند
درد دلش چندین برابر شد
#
"آزادی" آن هم با غُل و زنجیر
از حبس ، سهم این کبوتر شد

با آن همه فرزند،درد اینجاست
تنهای تنها بود و پرپر شد
#
"در" از خجالت سرخ شد وقتی
تابوت آقا تخته ی در شد

از برکت جسمش ، پُل بغداد
بازارِ گلهایِ مُعطّر شد

معصومه اش را می کند دق مرگ
عمری که با داغ پدر سر شد

او زائر اشک برادر بود
امّــا رقیّه زائر سر شد

از ظلم رعیت ، دخترِ شاهی
هم بی پدر هم بی برادر شد

ای وای از وقتی عمویش رفت
آماده ی تسلیمِ زیور شد

از کربلا تا شام ، چِل منزل
ذکرش فقط "لالایی اصغر"شد
.
.
.
پ.ن:
با برق شادی از حرم برگشت
چشمی که پایِ داغ او تر شد

محمدقاسمی 94/2/20

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی