سائل

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

سائل

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

  • ۰
  • ۰

میلادیه تقدیم به محضر حضرت مهدی علیه السلام
بسم الله الرّحمن الرّحیم

خبری آمده ، از جاده کسی می آید
"مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید"

قصد عرض ادبی محضر جانان دارم
مورم اّما طلب مُلک سلیمان دارم

کافر عشقم و خوب است مسلمان گردم
شاعرِ صاحب هر نیمه ی شعبان گردم

عطش آورده ام و آب حیاتم دادند
"دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند"

سحر از راه رسید و همه جا غوغا شد
دل مهیّای سفر؛ جانب سامرّا شد

سحر نیمه ی شعبان ؛شبِ دلخواه آمد
حجّت بن الحسن العسکری از راه آمد

بنویسید که دارد پدری می بوسد
روی دستش لب نیکو پسری می بوسد

چه مصفّا عسلی هست و چه شیرین رطبی
چه مبارک دهنی هست و چه فرخنده لبی

دل نرجس به تماشای قمر روشن باد
و به یُمن قدمش چشم پدر روشن باد

آی دنیا ! به دو صد گوش ؛ صدا را بشنو
"زَهَقَ الباطل و جاءَ الحَق" ما را بشنو

بی پناهیم و همین کهف امان ما رابس
"گُل عُذاری ز گلستان جهان ما رابس"

دور او هاله ای از نور سحر پیچیده
توی گوش همه ی خلق خبر پیچیده

سامره؛مکّه شده؛ دور زمان برگشته
"نکند حضرت حیدر به جهان برگشته"

مُرشدَم گفت که از دیده نهان خواهد شد
"چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد"

صولتش مرتضوی ؛ عصمت او زهرایی
حِلم او مُجتَبَوی ؛ ماهِ رُخَش طاهایی

آخرین مرد تبارِ پدرِ فاطمه است
وارث خون حسین است که بی واهمه است

دل سر دست بیارید شب بیدلی است
اینکه از راه رسیده ست ابوفاضلی است

قلمم لب به مُرکّب زد و با لب آمد...
...بنویسَد که امید دل زینب آمد

محمدقاسمی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی