تقدیم به حضرت عبّاس علیه السّلام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عطش را در حرم وقتی تماشا می کند مَشکت
شبیه مُرغ طوفان ، رو به دریا می کند مَشکت
.
وفاداریْش از هم صحبتی توست یا عبّاس
برای آب بُردن گر تقلّا می کند مَشکت
.
فقط با قطره ای از آنچه جا داده ست در سینه
مریض لاعلاجی را مداوا می کند مَشکت
.
شنیده بچّه ها گفتند تو هستی "اَبوالقِرْبِه"
که در گرمای آغوش تو مأوا می کند مَشکت
.
برای اینکه حتّیٰ چند گامی با لبت باشد
فراقِ دستهایت را تمنّا می کند مَشکت
.
بدون صاحبم هرگز به خیمه بر نمی گردم
همین را هِی دَمِ گُوش تو نجوا می کند مَشکت
.
تو زحمت می کشی تا آبهایش را نگه داری
چه زیبا با تو ای ساقی ، مُدارا می کند مَشکت
.
رُباب این جمله را هِی باخودش می گفت درخیمه
که طفل نیمه جانم را مسیحا می کند مَشکت
.
برای اینکه حتّیٰ با نوک تیری نگردد لمس
شبیه تو خودش را روی زین تا می کند مَشکت
.
فقط کافیست تا پایش به خیمه وا شود ، قطعاً
میان بچّه های خیمه غوغا می کند مَشکت
.
گِرِه راخوب مُحکم کرده ای با اینکه می دانی
به دستِ تیر نامردی دهان وا می کند مَشکت
.
و بعد از قرنها ، در پیشِ ایوانِ طلای تو
عجب جایی برای خویش پیدا می کند مَشکت
محمدقاسمی