بسم الله الرّحمن الرّحیم
مارا اراده ی تو به این سو کشانده است
یعنی کنار سفره ی زهرا نشانده است
یابن الحسن ؛ پس از غم عظمای مادرت
عیدی برای منتظرانت نمانده است
امسال نیز دست کریمت چو سال قبل
روزی فاطمیّه ی ما را رسانده است
نوروز ماست روز ظهورت ، به عشق توست
عاشق اگر که خانه ی دل را تکانده است
کمتر ز روی مادرتان شرم می کِشد
آن ذاکری که از تو به کَرّات خوانده است
از برکت دعای سحرهای فاطمه ست
در جان شیعه عشق تو ریشه دوانده است
نزدیک تر به وعده ی روز وصال توست
هرکس که اشک در غم زهرا فشانده است
پیش تو ارج و قرب ندارد به زعم ما
آن واعظی که روضه ی مادر نخوانده است
از رنگ و روی فاطمه پیداست این سخن
"دست اجل به آخر کارش رسانده است"
گرچه نماندنی شده امّا هنوز هــم
چون کوه پای حیدر کرّار مانده است...
"محمد قاسمی"